به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به تازگی شاهد برگزاری نشست مشترک دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین، رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا بودیم. نشستی که دستور کار اصلی اش جنگ اوکراین و بررسی راه های خاتمه دادن به آن عنوان شده بود. با وجود این، آنطور که منابع آگاه گفته اند، طیفی از دیگر موضوعات نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
در بحبوحه نشست بیراه نیست اگر بگوییم سیل قابل ملاحظه ای از توجهات رسانه ای و تحلیلی دنیا معطوف به آن شد. هرچند که گفته می شود این نشست بدون دستاوردهای عینی و عملی پایان یافت. اینگونه به نظر میآید در قالب این رویداد، به طور خاص دونالد ترامپ چهار هدف مهم و پشت پرده در دستور کار داشت.
ترامپ همواره نسبت به ساختار ناتو دیدگاهی انتقادی دارد و از زمان نخستین دوره ریاستجمهوری اش از کاهش تعهدات آمریکا در این ائتلاف نظامی حمایت کرده است
یکی از اهداف مهم ترامپ در این دیدار بازسازی چهرهای صلحطلب و ضد جنگ برای خود بود. در شرایطی که آمریکا درگیر بحرانی چندلایه در غرب آسیا، بهویژه در رابطه با ایران و نیز گرفتار تنش با چین بر سر تایوان است، ترامپ تلاش دارد خود را بدیلی معقول برای ادامهدار شدن حضور نظامی آمریکا در جهان معرفی کند.
دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مکانی نسبتاً حاشیهای مانند آلاسکا (نه در واشنگتن یا مسکو) خود حاکی از این است ترامپ تلاش دارد از هیاهوی رسانهای رسمی دوری کند و برای بخشی از افکار عمومی در آمریکا که خواهان پایان دادن به مداخلات نظامی هستند، پیامی نمادین بفرستد و بگوید «من رئیسجمهور صلح هستم». موضوعی که به زعم ترامپ می تواند موقعیت هم حزبی هایش را در بحبوحه نزدیک شدن به انتخابات میاندورهای آمریکا تقویت کند.
این در حالی است که سیاستهای داخلی ترامپ، ازجمله استقرار گارد ملی در خیابانهای واشنگتن (در وضعیت کنونی)، تصویر متفاوتی از وی ارائه میدهد. رئیسجمهوری که در داخل به زور متوسل میشود، اما در خارج از کشور ژست صلحطلبی میگیرد.
ترامپ همواره نسبت به ساختار ناتو دیدگاهی انتقادی دارد و از زمان نخستین دوره ریاستجمهوری اش از کاهش تعهدات آمریکا در این ائتلاف نظامی حمایت کرده است. در نشست آلاسکا یکی از دستورکارهای وی زمینهسازی برای تضعیف موقعیت ناتو در اروپای شرقی بود. البته اتحادیه اروپا نیز عملاً از این نشست کنار گذاشته شد و این وزن راهبردی اروپا را در موضوعی مهم نظیر جنگ اوکراین به شدت کاهش می دهد.
به طور کلی به نظر میآید ترامپ با دامن زدن به اختلافات اروپایی-روسی در تلاش است تا فشارهای اقتصادی و سیاسی را از واشنگتن به سمت بروکسل منتقل کند و بحرانهای سیاست خارجی را خارج از مرزهای آمریکا نگه دارد.
در ظاهر ترامپ و پوتین درباره راه های پایان دادن به جنگ اوکراین گفتوگو کردند، اما تحلیل منابع نزدیک به کاخ سفید نشان میدهد یکی از دستورکارهای جدی ترامپ، جلب حمایت مسکو برای مقابله نرم با چین بوده است.
ترامپ به خوبی میداند در شرایط فعلی روسیه و چین وارد مرحلهای از همکاریهای راهبردی شدهاند. از این رو وی که این موضوع را خطرناک می بیند، سعی دارد هرطور شده میان دو طرف شکاف و اختلاف ایجاد کند و درست به همین دلیل دیپلماسی فعالی را در رابطه با روسیه در پیش گرفته است.
سیاست خارجی در دولت ترامپ، بیش از آنکه مبتنی بر راهبرد باشد، بر پایه نمایش، معاملهگری و منافع انتخاباتی بنا شده است
در سطحی دیگر، نشست آلاسکا ابزاری تبلیغاتی برای کارزارهای سیاسی ترامپ بود. تصویری که از این نشست در رسانههای اجتماعی محافظهکاران منتشر شده است، تلاش دارد وی را به عنوان سیاستمدار قدرتمند جهانی بازنمایی کند که حتی با رقبای دیرینه گفتوگو میکند و صلح میآفریند.
این تصویرسازی در تضاد با واقعیت عملکرد دیپلماتیک ترامپ است. کما اینکه همین حالا بسیاری در آمریکا ترامپ را مسخره می کنند که از دیدار با پوتین هیچ به دست نیاورده است و آنچه به نمایش گذاشته با دادن ایمیل به پوتین هم می توانست به دست آورد. ترامپ با فضاسازی های تبلیغاتی سعی دارد اینطور وانمود کند در مقایسه با رقبای دموکراتش در آمریکا از کفایت سیاسی بیشتری برخوردار است.
نشست ترامپ و پوتین در آلاسکا نه دیداری رسمی و معمولی، بلکه بخشی از پروژه بازسازی قدرت سیاسی ترامپ برای سالهای پیش روست. با بررسی دقیقتر محتوای این نشست و نشانههای رفتاری دو طرف میتوان دریافت اهداف پنهان و شخصی رئیسجمهور آمریکا بار دیگر بر مصالح کلان جهانی و حتی امنیت ملی آمریکا غلبه کرده است.
سیاست خارجی در دولت ترامپ، بیش از آنکه مبتنی بر راهبرد باشد، بر پایه نمایش، معاملهگری و منافع انتخاباتی بنا شده است. گرچه این نشست ظاهری آرام داشت، اما عواقب آن میتواند شکافهایی عمیق در ساختار اتحادهای بینالمللی به وجود آورد. دنیا باید بیش از پیش مراقب بازگشت ترامپ به الگوهای سیاستورزی فردمحور باشد. الگویی که برای آمریکا و جهان پرهزینه خواهد بود.